تحلیل الگوی اسطوره‌ای- عرفانی از شخصیت رابعه عَدَویه با تکیه بر روایت تذکره‌الاولیا

نویسندگان

چکیده مقاله:

موتیوها و اندیشه‌های اسطوره‌ای، در طول تاریخ بشر برای بقای خود به قالب‌های گوناگون درمی‌آیند، یکی از این ساحت‌ها و جهان‌ها، جهان عرفان است. بن‌مایه‌ها و وجوه مشترک جهان اسطوره و عرفان در مبانی شناخت، تأویل‌پذیری، تقدس زمان و مکان و... امکان هم‌گرایی، ارتباط و تعامل این دو جهان را بسترسازی می‌کند. جستار حاضر با توجه به یکی از محورهای کانونی جهان اساطیر، مرکزیت زن و الگوی مادرتباری و همبسته‌های معنایی آن به تحلیل زندگی و شخصیت رابعه عدویه، که عشق را وارد گفتمان عرفان زاهدانه کرد، می‌پردازد. اهمیت اندیشه‌ رابعه روی‌آوردن به عشق و شور در برابر زهد و ریاضت است، این پژوهش به تبیین ژرف‌ساخت کهن‌الگویی این شخصیت می‌پردازد.جستار حاضر، با تکیه بر روایت عطار در تذکره‌الاولیا تبیین می‌نماید، که چگونه رابعه پس از گذر از مراحل رازآموزانه‌ قهرمانی، به‌عنوان ایزدبانو و زهدان مادر کبیر طرح می‌شود، رابعه در این الگوی و در خویش-کاری زنانه خویش، شخصیتی دوگانه و متناقص را به نمایش می‌گذارد، او تلفیقی است، از باکره‌گی و زایندگی؛ رابعه هم دوشیزه است، و هم مادر مردان بزرگی چون حسن بصری و حلاج؛ او هم به مطربی پرداخته و هم عارفی است، که در تبلور وجه زنانه خویش، عشق را در پیکره عرفان زاهدانه جاری ساخت، رابعه در کمال رقت قلب به‌شدت مهیب و مخوف است. رابعه پس از گذراندن آیین تشرف، در حرکت به‌سوی مرکز(کعبه) و در رسیدن به تعادل، تکامل و وحدانیت، خود به مرکزی بدل می‌شود، برای عارفان عصر خویش.کلیدواژه: اسطوره قهرمان- خویش‌کاری زن- مادرخدا- عرفان عاشقانه- رابعه عدویه- تذکره‌الاولیا

برای دانلود باید عضویت طلایی داشته باشید

برای دانلود متن کامل این مقاله و بیش از 32 میلیون مقاله دیگر ابتدا ثبت نام کنید

اگر عضو سایت هستید لطفا وارد حساب کاربری خود شوید

منابع مشابه

روایت اسطورهای در فیلم داستانی با بررسی فیلم جویندگان

چکیده روایت‌ها -‏‏و بخصوص روایت‌های داستانی- از هر نوع که باشند و از طریق هر رسانه‌ای که بازنمایی شوند، غالباً فرض‌هایی درباره‌ی جهان، چگونگی ادراک و معنای آن به مخاطب پیشنهاد می‌کنند. از آنجا که یکی از اهدف و کارکردهای بنیادین روایت مفهوم‌سازی است، این جستار مبانی روایت‌ اسطوره‌ای در سینما را از منظر مفهومی مورد بررسی قرار می‎دهد. بدین منظور، ضمن تشریح مفهوم مبدأ یا سرآغاز (آرخه) و نسبت آن با د...

متن کامل

تحلیل روایت شناسانۀ داستان حضرت یوسف (ع) با تکیه بر روایت شناسی ساختارگرا

داستان یکی از موضوعات اساسی و مهم قرآن است و بخش عظیمی از مطالب قرآن کریم به صورت داستان است و به نوعی مانند یک داستان بیان شده، تا اثربخشی آن بر مخاطب بیشتر باشد. داستان در قرآن، کار هنری مستقل و جدای از سایر موضوعات اصلی آن نیست، بلکه ابزاری برای به تحقق رساندن هدف هدایتی و تربیتی است. داستان حضرت یوسف(ع) از جمله داستان های بلند قرآن است که به نوعی یک رمان قرآنی به حساب می آید و دربردارندة هم...

متن کامل

تحلیل شخصیت شمس و ارتباط وی با مولوی از دیدگاه روانشناسی با تکیه بر نظریه شخصیت کارن هورنای

شمس و مولانا از مفاخر تاریخ و فرهنگ این مرز و بومند که به سبب واکاوی نشدن شخصیت آنان، رابطه­­ آنان در پرده­ای از ابهام باقی ­مانده­ است؛ به همین منظور، در این پژوهش از دیدگاه علم روانشناسی، مراحل شکل­گیری شخصیت شمس، علت ارتباطش با مولانا، تحول روانی مولانا، علت غیبت­های ناگهانی و مکرر شمس و هم­چنین علت قتل شمس تحلیل شده است. نتایج تحلیل نشان می­دهد که شمس زایشگر خویشتن بوده است و مولانا دست­مای...

متن کامل

رویکرد روایت شناسی به شخصیت و سرنمون ازلی با تکیه بر داستان های شاهنامه

روایت از شاخص های برجسته و از عناصر بسیار مهم در داستان، حماسه، اسطوره و بنیاد هرگونه جمله خبری است. تمامی دلالت های زبانی برای این که بتوانند به بهترین صورت پیام را از فرستنده به خواننده برسانند ازروایت استفاده می کنند. یکی از مسائل قابل مطالعه در روایت شناسی بررسی شخصیت است؛ به همین منظور در این مقاله ابتدا دیدگاه های مختلف درباره شخصیت به خصوص دیدگاه ساختارگرایان بیان، سپس به بررسی شخصیت در ...

متن کامل

تحلیل داستان یوسف (ع) بر پایه روایت شناسی (با تکیه بر نظریه ژپ لینت ولت)

یکی از شاخه­ های نقد ادبی، روایت­شناسی و بررسی دستور زبان حاکم بر روایت­های داستانی است. از ویژگی‌های بارز قرآن استفاده از عناصر روایت در پردازش داستان است. هدف این پژوهش، تحلیل شیوه روایی داستان زندگی حضرت یوسف(ع) با استفاده از نظریه «ژپ لینت ولت[1]» فرانسوی است که بر اساس روش توصیفی ـ تحلیلی به بررسی و تحلیل عناصر داستانی نظیر زاویه دید، طرح، ساختار و نوع روایت می­پردازد...

متن کامل

تحلیل شخصیت شمس و ارتباط وی با مولوی از دیدگاه روانشناسی با تکیه بر نظریه شخصیت کارن هورنای

شمس و مولانا از مفاخر تاریخ و فرهنگ این مرز و بومند که به سبب واکاوی نشدن شخصیت آنان، رابطه­­ آنان در پرده­ای از ابهام باقی ­مانده­ است؛ به همین منظور، در این پژوهش از دیدگاه علم روانشناسی، مراحل شکل­گیری شخصیت شمس، علت ارتباطش با مولانا، تحول روانی مولانا، علت غیبت­های ناگهانی و مکرر شمس و هم­چنین علت قتل شمس تحلیل شده است. نتایج تحلیل نشان می­دهد که شمس زایشگر خویشتن بوده است و مولانا دست­مای...

متن کامل

منابع من

با ذخیره ی این منبع در منابع من، دسترسی به آن را برای استفاده های بعدی آسان تر کنید

ذخیره در منابع من قبلا به منابع من ذحیره شده

{@ msg_add @}


عنوان ژورنال

دوره 7  شماره 13

صفحات  7- 40

تاریخ انتشار 2015-10-23

با دنبال کردن یک ژورنال هنگامی که شماره جدید این ژورنال منتشر می شود به شما از طریق ایمیل اطلاع داده می شود.

میزبانی شده توسط پلتفرم ابری doprax.com

copyright © 2015-2023